چه زمانی باید به مشاوره زوجین فکر کرد
آیا در مورد مشاوره زوجین سوالی دارید؟
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چه زمانی به مشاوره زوجین فکر کنید؟
حقیقت این است که همه زوج ها به مشاوره زوجین نیاز دارند.
روابط سخت هستند و هر رابطه ای، در یک زمان یا آن زمان، از آن سود می برد و احتمالاً به مشاوره زوجین نیاز دارد. چه این رابطه به دلیل مشکل خاصی در زمان مشکل داشته باشد (یعنی نوزاد تازه وارد، خیانت اخیر و غیره) یا به دلیل درگیری حل نشده ای که در طول سال ها زیر فرش کشیده شده است، از بین می رود، همه زوج ها نیاز به مشاوره دارند.
متأسفانه، بیشتر زوجها گامی را که برای درمان، ترمیم و رشد با هم نیاز دارند بر نمیدارند. بسیاری از زوج ها بر این باورند که می توانند مشکلات خود را به تنهایی حل کنند و امیدوارند که اوضاع بهتر شود. در برخی موارد نادر، یک زن و شوهر می توانند با تمرکز واقعی بر رفتارهای خود در خانه و تلاش سخت برای متفاوت بودن، تغییری در ازدواج خود ایجاد کنند، اما برای اکثر زوج ها، الگوها، دردها و مشکلات همچنان ادامه دارد.
به عنوان یک زوج درمانگر، من اغلب زوج هایی را می بینم که اغلب تا "پایان" صبر می کنند تا تلاش کنند تا تغییری ایجاد کنند. منظور من از این این است که این زوج 10، 15، 20 سال را در ازدواج خود ناراضی می گذرانند، به این امید که اوضاع بهتر شود و سپس تصمیم می گیرند که چه زمانی در نهایت عقل خود را امتحان کنند و مشاوره را امتحان کنند. در حالی که البته تغییر می تواند در این مرحله از ازدواج اتفاق بیفتد، قطعاً چالش برانگیزتر است و موانع بیشتری برای غلبه بر آن وجود دارد.
این زوج ها هستند که زودتر متوجه می شوند که به کمک نیاز دارند که بیشترین پیشرفت را دارند. زوج هایی که در دوران گذار زندگی شروع به مشاوره می کنند (مانند ازدواج، بچه دار شدن، جابجایی، تغییر شغل) یا زوج هایی که مشاوره را برای رسیدگی به یک موضوع دائمی که رو به بهبودی نیست شروع می کنند، مانند شوهر شوهر، که در نهایت منجر به مشکل می شود. در طول زمان راضی ترین
پس چرا زوج ها از زوج درمانی اجتناب می کنند؟ چه مانعی برای زوج ها وجود دارد؟
من واقعاً معتقدم که دلایل زیادی وجود دارد که زوج ها ممکن است از مشاوره اجتناب کنند. برخی از آنها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- ترس از ناشناخته. ("درمان چگونه کار می کند؟")
- اضطراب در مورد از بین بردن گذشته. ("آیا این فقط ما را با هم عصبانی تر می کند؟")
- کمبود وقت در برنامه هفتگی خانواده. ("ما خیلی سرمان شلوغ است که نمی توانیم آن را جا بدهیم.")
- هزینه درک شده مشاوره زوجین ("ما نمی توانیم جلسات هفتگی را بپردازیم.")
- ناراحتی از باز شدن با یک غریبه. ("من نمی خواهم در مورد مشکلاتمان با یک غریبه صحبت کنم.")
- این باور که درمان مفید نیست. ("به اشتراک گذاشتن احساسات من چگونه به ازدواج ما کمک می کند؟")
- یک تجربه بد با یک زوج درمانگر گذشته. ("ما قبلا آن را امتحان کرده بودیم و کار نکرد.")
- یک شریک حاضر به رفتن نیست. ("من می خواهم به دنبال کمک باشم، اما همسرم از رفتن امتناع می کند.") این لیست واقعاً می تواند ادامه داشته باشد. اما در پایان روز، دلیل مهم نیست. همیشه دلیلی برای نرفتن وجود دارد و خواهد بود. اگر یک زوج واقعاً بخواهند ازدواج خود را ترمیم و بهبود بخشند، راهی برای دریافت کمک خواهند یافت. من زوجهای پرمشغلهی زیادی را دیدهام که بودجهی اضافی ندارند که راهی برای تعهد به مشاوره پیدا کردهاند. و اغلب، این عزم، انگیزه، تعهد بزرگترین پیش بینی کننده موفقیت است.
اگر واقعاً میخواهید که ازدواجتان بهبود یابد، اگر میخواهید بهتر شود، این اتفاق خواهد افتاد. ذهن قدرتمند است و تأثیر انگیزه خودمان نیز قدرتمند است. اگر زن و شوهری جلوی من بنشینند و متعهد به ایجاد تغییر باشند، رابطه بهبود می یابد. از طرف دیگر، اگر یکی از شریکها نامطمئن باشد، یک پایش از در بیرون باشد، یا قبلاً شخص دیگری را ملاقات کرده باشد، ایجاد انگیزه برای تغییر بسیار سختتر است.
واقعاً در مشاوره زوجین چه اتفاقی می افتد؟
برای آن دسته از زوجهایی که از ناشناختهها میترسند یا در روند کار شک دارند، اجازه دهید کمی آن را روشن کنم. مشاوره زوجین آن چیزی نیست که در تلویزیون می بینید. چیزی که شریک زندگی تان گفته تکرار نمی شود، جایی نیست که به شما گفته شود اشتباه می کنید، حتی واقعاً جایی برای دریافت «ابزارهای ارتباط» زیاد نیست.
مشاوره زوجین مکانی است که زوجین می توانند در مورد خود، رابطه و یکدیگر اطلاعات کسب کنند. این مکانی است که می توان "محرک احساسی" را در زیر دعوا در مورد ماشین ظرفشویی درک کرد. مکانی که در آن الگوهای "رقص مشاجره" زن و شوهر مشخص می شود. مشاوره زوجین مکانی است که در آن زوج منحصربهفرد آنطور که هستند دیده میشوند و دردها و ناامیدیهایی که تجربه کردهاند قابل تشخیص و ترمیم است.
حالا اگر این برای شما خیلی انتزاعی یا "لمس کننده" به نظر می رسد، متوجه می شوم. اکثر زوج ها تا زمانی که به طور کامل در این فرآیند نباشند، واقعاً آن را درک نمی کنند. اما در برخی مواقع، زوجهایی که میخواهند ازدواج خود را دوباره سالم کنند، همگی وارد عمل میشوند. آنها متوجه میشوند که صحبت کردن هر هفته در محیطی متفاوت با حمایت درمانگرشان شروع به تغییر الگوها میکند. در حالی که این مسیر مستقیمی به سوی خوشبختی نیست، در واقع گاهی اوقات قبل از اینکه بهتر شود، باید بدتر شود، زوجهای با انگیزه میتوانند ترمیم کنند و انجام میدهند. زوج هایی که واقعاً می خواهند با هم باشند و تغییر کنند، زمان می گذارند، سخت کار می کنند و ازدواج بهتر می شود.
"زمان و کار" به چه معناست؟
واقعاً معنای "زمان و کار" این است که زوج هایی که متعهد به ملاقات منظم (هفتگی یا دو هفته یکبار) هستند و برای این فرآیند (صحبت کردن، تفکر، گوش دادن، امتحان کردن چیزهای جدید) باز هستند، پیشرفت می کنند. در سطح بسیار پایین، آن زوج ها به همسرشان پیام غیرمستقیم می دهند که آنها مهم هستند و این رابطه مهم است، که قدرتمند است!
سپس، هنگامی که آنها به جلسه می رسند و شروع به کار بر روی یک مشکل یا الگو می کنند، چیزی شروع به تغییر می کند. با گذشت زمان آنها واضح تر یکدیگر را می شنوند، خود را مستقیم تر بیان می کنند، احساسات درک می شوند، همدلی و شفقت افزایش می یابد، انتقادات کاهش می یابد، اهداف مشترک ایجاد می شود و زندگی در خانه بهتر و بهتر می شود.
این یک فرآیند ظریف است که برای زوج هایی که احساس ناامیدی، صدمه دیده، از دست دادن و نامطمئن بودن رابطه خود را داشته اند، احساس آرامش، لذت و شادی را به ارمغان می آورد.
چگونه بفهمیم که به زوج درمانی نیاز داریم؟
همانطور که در بالا ذکر کردم، من واقعاً معتقدم که مشاوره زوجین برای همه زوجها مفید است، اما اگر نمیپرسید زمان شروع آن فرا رسیده است، لیست زیر را مرور کنید. کمی وقت بگذارید و در مورد رابطه خود فکر کنید و به یاد داشته باشید که همیشه بهتر است دست به دست شوید و ارزیابی کنید و متوجه شوید که در مسیر درستی قرار دارید، سپس 20 سال صبر کنید و سپس کشف کنید که زندگی مشترک می توانست خیلی بهتر باشد.
10 نشانه که باید به مشاوره زوجین توجه کنید:
- اگر تغییری در زندگی وجود داشته باشد که باعث اصطکاک زیادی شده است (نوزاد، شغل جدید، حرکت).
- اگر مشکلی دائمی وجود داشته باشد که همچنان ظاهر شود و باعث درگیری شود (خانواده، نقش در خانه، پول).
- اگر شروع به احساس عدم ارتباط کرده اید (زمان کمتری را با هم بگذرانید، زمان با هم رضایت بخش نیست).
- اگر کاهش چشمگیری در صمیمیت وجود داشته باشد (خواه این ارتباط فیزیکی کمتر باشد یا فقط کاهش در رابطه جنسی شما).
- اگر رنجش در حال تبدیل شدن به تحقیر است (تحقیر فزاینده ای نسبت به همسر شما وجود دارد).
- اگر در مورد مسائل صحبت نمی کنید (جارو کردن مسائل زیر فرش از ترس مطرح کردن مسائل).
- اگر صحبت کردن در مورد مسائل به نظر می رسد که زندگی در خانه را بدتر می کند (مسائل حل مشکل).
- اگر عادات و الگوهایی در زندگی زناشویی وجود دارد، دوست دارید آن را تغییر دهید.
- اگر احساس می کنید ازدواج شما بر رفاه شخصی شما، رفاه فرزندان و رفاه کلی خانواده تأثیر منفی می گذارد.
- شما در مورد آن فکر کرده اید، در مورد آن صحبت کرده اید، آن را در نظر گرفته اید، اما هرگز برای تنظیم قرار ملاقات قدمی برنداشته اید.